مسیر توسعه از ذهنها عبور میکند!
✍ حمید اسلامی، رئیس کمیسیون پایش اخلاق حرفه ای سازمان نظام مهندسی کشور
این روزها به لطف فضایی که زندگی های واقعی را هم تحت تاثیر قرار داده است، هر از گاهی شاهد بیان دغدغههای برخی که ظاهرا نمایندگان افکار عمومی هستند، در قالب نقد و نظر و گاهی هم تشویش اذهان عمومی هستیم.
فارغ از درست یا غلط بودن این نقدها، بیان چند نکته در این خصوص خالی از لطف نیست و می تواند ما را در ترسیم یک تصویر درست از مسائل کمک خواهد کرد که این نوشتار سعی در آن دارد این موارد را یادآوری کند.
در گام اول باید دانست که نقد اگر در سرجای خود باشد نه تنها باعث رشد و پیشرفت خواهد شد بلکه نقد کننده را هم دارای شخصیت و منزلت خواهد کرد، اما اگر در مسیر خلاف آن قرار گیرد، جامعه را دچار ابهام و ممکن است سالها روند رشد و توسعه را به تاخیر بیندازد.
در جریان نقد خصوصا در مورد ارزیابی عملکرد افراد، عدالت بسیار مهم است به عبارتی فرد ابتدا باید خود را در موقعیت طرف مقابل قرار دهد و عکس العمل خود را بسنجد اگر نتیجه ای بدست آورد که عملکرد آن شخص دچار ایراد بوده است دست به نگارش و نقد بزند.
متاسفانه در حال حاضر، فضایی درست شده است که برخی افراد با هر جایگاهی یا با هر دانشی که دارند، دست به نگارش نقدهایی میزنند یا پیشنهادهایی را ارائه میدهند که جز اظههر تأسف برای مخاطب، چیز دیگری را به ارمغان نمیآورد.
آنان که با این روش دست به نقد عملکرد نمایندگان یا مدیران بومی و غیر بومی میزنند، هیچگاه به این فکر نمیکنند که اقدام آنها، اتلاف وقت در روند اجرای برخی از پروژههاست و تنها انرژی را از افرادی میگیرد که دل در گرو توسعه و پیشرفت این مرز بوم دارند.
سئوال اساسی اینجاست که آیا با ایراد گرفتن و پیشنهاد استعفای مدیر که سادهترین و دم دستی ترین پیشنهاد است، می توان مشکلات استان را حل کرد و آیا اساسا این راه حل مناسبی برای برون رفت از وضعیت کنونی استان است؟
چرا اکنون که شاهد پیش ثبت نام نامزدهای انتخاباتی برای مجلس هستیم، برخی عملکرد نمایندگان فعلی و ادوار گذشته یا مدیران استانی را به باد نقد گرفته و از این نکته غافل شدهاند که تا چندی پیش خود مدیری ارشد در سطح استان یا خارج استان بودهاند که شاید در قرار دادن مسیر استان در فرآیند توسعه و پیشرفت دخالتی نداشتهاند.
چرا اکنون اینان در فضای مجازی و دور از گود و خارج از دایره انصاف در تمامی تخصصها علامه دهر میشوند و خود را در مقابل وضعیت استان مسئول می دانند و به سان گلادیاتورها شمشیر بر نادانی میکوبند.
چرا تاکنون نتوانستهایم فضایی ایجاد کنیم که در آن نخبگان به راحتی اظهارنظر کنند و مدیران و افراد اداری ادوار گذشته بتوانند تجربیات خود را در اختیار افراد تازه کار قرار دهند؟ و چرا در استان اتاق فکری فارغ از نگاه سیاسی برای تعالی و توسعه وجود ندارد؟
اساسا چرا نمی توانیم تمام پتانسیلها در یک جا برای یک هدف همافزایی کنیم؟ و برعکس تمام استانها، تا فردی از این دیار در مسندی در استان یا کشور قرار میگیرد به جای اینکه یار و یاور او باشیم تمام تلاش خود را به کار میگیریم که موفق نباشد؟ اصلا مگر ایلام چقدر وسعت دارد که همین استان کوچک را شمال و جنوب کردهایم؟
باید دانست معضل بیکاری؛ عدم استقبال سرمایه گذار، رفع محرومیت ها و آسیبهای اجتماعی و بسیاری از اتفاقات دیگر تنها زمانی رخ خواهد داد که همه دست در یک آستین کنیم که شاید با طی کردن زمانی اندک رخت محرومیت را از استان زیبایمان برداریم و برکنیم.
بیاییم از تئوری عبور کنیم و هر کدام در حوزه کاری خود به یک تکنسین بدل شویم تا استان ایلام را صنعتی کنیم.
همگان میدانند که لازمه توسعه و پیشرفت، در خیلی از جاها ویرانی است، اگر یک ساختمان کهنهای داشته باشیم و بخواهیم آن را مدرن کنیم لاجرم باید آن را تخریب کنیم و از نو رویایمان را بسازیم.
قطعا در مسیر صنعتی شدن و استفاده از منابع گازی و نفتی استان، درختی هم قطع می شود، اما خانوادهای به واسطه اشتغالی که در این حوزه ممکن است اتفاق بیفتد شکل میگیرد و این خود کم اتفاقی نیست.
اگر در قسمتی از استان که از قضا طبیعت خوبی هم دارد، میخواهد صنعتی پا گیرد که یقینا منشا هزاران خیر خواهد بود، به جای یک طرفه به قاضی رفتن و نگارش نقد، منطق آن است که ابتدا از فایدهها و معایب آن اطلاعی کسب کنیم و با صحبت با کارشناسان این حوزه که در استان کم نیست، اطلاعات خود را چک کنیم که نقد ما علمی باشد و تبدیل به تشویش اذهان عمومی نشود.
در پایان باید گفت مسیر توسعه از اذهان افراد جامعه گذر میکند و این افراد هم شامل عام میشود و هم نخبه و مادامی که افراد در ذهن خود یک ایلام آباد را نسازند هیچگاه به سمت آن تلاش نخواهند کرد.