برای “غزل مرادی”؛ وجاخ و جامال “کیومرث”

✍️ عمران خودآموز

“غزل مرادی” تنها فرزند روانشاد کیومرث مرادی، در مراسم تشییع پیکر پدرش در دهلران این‌گونه سرود: تنها خداست که می‌ماند/روزگارا! مخند، که خنده‌ات سپر صبرمان نمی‌شود/دیروز دردی از رشد را در تک‌تک استخوان‌هایم حس کردم/و امروز، نه غزلِ کیومرث/که کیومرث را زنده‌ام/انفجار کلمات در مغزم/هجوم پی‌ در پی واژگان در بدنم/دریایی از پدرم در من است/به شعر قسم/به تک‌تک ابیات زمزمه شده در لب‌هایتان قسم/پدرم هست!/پدرم درد نیست/غم نیست/بیمار نیست/جسمی سپرده شده به خاک نیست/او واژه است/شعر است/ترانه است/غزل عاشقانه است/و شعر هرگز نمی‌میرد/پدرم زنده‌تر از ماست/چرا که نامش بر زبان‌هاست/شعرش حکاکی عمیقی بر دل‌هاست.
سعدی معاصر من!/پدرم!/نبض شعر پهله‌ای!/پرنده‌ی پارسی سُرای عشق!/تولد دوباره‌ات پیروز
دفن‌ات نمی‌کنم/به زمین‌ات نمی‌دهم/می‌کارم‌ات که باز برویی برای من!

اگر پرده‌ی نازک احساس را از روی شعر “غزل مرادی” کنار بزنیم و لُب کلام او را فهم کنیم، درخواهیم یافت که در  تک‌تک واژه‌هایش امید، اراده، آگاهی، عشق، زندگی و اعتماد به نفس موج می‌زند.

“غزل‌بانوی مرادی” نماد و نماینده‌ی نسلی است که زندگی‌خواه است، بیش و پیش از آنکه مرگ‌‌طلب باشد.

و چه زیباست که زندگی را و عشق و امید و آگاهی را در واژه، در شعر و در غزل جست‌وجو می‌کند.

طعنه‌ی “غزل مرادی” به نیشخند روزگار، رونمایی از صبر و صلابت نسلی است که با مرگ پدر، نه‌تنها خود را نمی‌بازد، بلکه دردی از رشد را در تک‌تک استخوان‌هایش حس می‌کند.

فرزند کیومرث، ایستاده بر بلندای شعر و شعور و آگاهی، بانگ برمی‌آورد که آی جماعت! “دریایی از پدرم در من است” و بی‌گمان، راز آرامش و استواری او، همین باورمندی و ایمان وی به اعجاز کلام است.

چراکه فوران کلمات در مغزش و هجوم پیاپی واژگان در بدنش، شاهدی زنده بر زنده بودن کیومرث مرادی است.

“غزل” که “قصیده‌ی بلند” باباست، تشییع و تولد دوباره‌ی پدر را در هم می‌آمیزد و تابوت‌اش را با شعر و ترانه و غزل عاشقانه آذین می‌بندد.

در زمانه‌ای که هنوز باور به خاموشی و کوری اجاق خانواده‌های بی‌پسر در خاطر نسل ما و پیش از ما سوسو می‌زند، “غزل” وجاخ و جامال پدر می‌شود.

چراکه به قول کیومرث:
له هه‌ر حه‌وشی یه‌ی دوه‌ت پا وه به‌خته/هه‌ر یه‌کی ژو وجاخ و جامالیکه(در هر خانه یک دختر بالغ است/هر یک از آنان چراغ خانه و میراث‌دار خاندانی است).

لازم به ذکر است کیومرث مرادی شاعر توانای اهل دهلرانِ ایلام، پس از تحمل یک‌ دوره بیماری مردادماه امسال در سن ۵۱ سالگی آسمانی شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *